به هر کار بخت تو پیروز باد همه روزگار تو نوروز باد (فردوسی)
دو شعر بهاری
از
دکتر منصور رستگا ر فسایی
وقتی که دو باره عید می آید ....
وقتی که دو باره عید می آید شادی به دلم پدید می آید
در پیری خود ، بهار می بینم همراهی روزگار می بینم
از شادی گل ، قرار می گیرم بوی نفس بهار می گیرم
مفتون هزار یاد می گردم بازیچه ی دست باد می گردم
از دفتر خواجه ،فال می گیرم انگاره ی ماه و سال می گیرم
هر سال که شاد جان ایران است، در باغ دلم شکوفه باران است
---------------------
وقتی که دو باره عید می آید ، با عید ، گل امید می آید
دل بار دگر بهانه می گیرد ازد لبر خود نشانه می گیرد
شیراز، تب ترانه می گیرد شور و شر عاشقانه می گیر
نوروز ، بهار جاودان دارد عمری به درازی زمان دارد
نوروز، گل بهار ایران است نوروز، چراغدار ایران است
در قالب آن که جان ایرانی است نوروز، نگاه بان ایرانی است
________
با عید دوباره باز می آیی افسونگر و دلنواز می آیی
دست تو سخاوتی دگر دارد قلبت ز درون من خبر دارد
با من به بساط هفت سین بنشین چون لاله ی سرخ آتشین بنشین
من کشته ی رعد و برق و بارانم من زنده ی بوسه های یارانم
قدر لب بوسه خواه می دانم معنای تب نگاه می دانم
من عیدی دلبرانه می خواهم از تو غزل و ترانه می خواهم
این رسم کهن ،نکو به جا آور شادی و صفا برای ما آور
گر مست طرب کنی بدین سانم من قدر ترا همیشه می دانم
شیراز :25/12/1369
بهار
بار دیگر ، فرا رسید بهار عید آورد وشادی و گل و یار
می رسد باز، ماه فروردین می کند عید ، کام ما شیرین
باز نوروز و لاله و گلزار باز هم هفت سین و بوی بهار
می رسد عید باستانی ما بهترین روز زندگانی ما
شادی لحظه هاش ، شیرین است راستی عید عیدها این است
عید ما اول بهاران است زندگی بخش جان ایران است
عیدتان شاد باد و دل ، شادان تن ، درست و سرای ، آبادان
سفره پر نان و دل پر از امید هر شب و روز عمرتان چون عید
منصور رستگار فسایی
29/12/1385